16 دسامبر 2020
دسامبر 16, 2020

زندگی با همسر همیشه نگران

0 Comment

زندگی با همسر همیشه نگران

اضطراب هر دو طرف را، هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی و روحی درگیر می‌کند. در این شرایط گاهی لازم است شما از برخی از برنامه‌هایتان صرف نظر کنید یا برخی از شرایط را به خاطر آرامش همسرتان، تغییر دهید.

در دنیایی زندگی می‌کنیم که پیشرفت صنعت و سهل‌الوصول شدن امکانات، با بالا رفتن استرس و شیوع دیگر بیماری‌های روحی، رابطه مستقیمی دارد. سال‌ها پیش که خبری از تکنولوژی و چنین امکانات زیادی نبود، کمتر کسی دچار تنش‌های روحی می‌شد.

اما امروزه حداقل در هر خانواده یک نفر دچار استرس و تنش است که کنار آمدن با این استرس هم برای خود فرد سخت است، هم اطرافیان فرد را دچار مشکلاتی خاص می‌کند. در سال‌های اولیه زندگی زوجین، گاهی پیش می‌آید که به دلیل تغییر شرایط زندگی، یکی از افراد دچار اضطراب شود.

اضطراب هر دو طرف را، هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی و روحی درگیر می‌کند. در این شرایط گاهی لازم است شما از برخی از برنامه‌هایتان صرف نظر کنید یا برخی از شرایط را به خاطر آرامش همسرتان، تغییر دهید. خلاصه اینکه برای کنار آمدن و آرام کردن شرایط باید زحمت زیادی بکشید.

در این مطلب خواهید خواند که چه کارهایی لازم است بکنید تا راحت‌تر با شرایط کنار بیایید.‎

‏۱‏‎( ‎ سؤال‌های بیخود نپرسید:‎

زمانی که همسرتان دچار تنش‌های شدید روحی می‌شود، لازم نیست که دائم از او بپرسید: «خوبی؟». پرسیدن این سؤال باعث می‌شود او بیشتر از قبل حالت‌های تهاجمی و استرسی بگیرید. و مهم‌تر از آن شما جواب سؤال خودتان را می‌دانید. او خوب نیست و نیاز به آرامش دارد. پس به جای پرسش‌های بی‌جا با جملاتی به او قوت قلب دهید. جملاتی نظیر:‎

‎ـ ‎من کنارتم و مواظبت هستم.‎

‎ـ اگه می‌خوای تنهات می‌ذارم ولی هروقت بهم نیاز داری صدام کن.‎

‎ـ ‎تو مشکلات سخت‌تر از این رو پشت سر گذاشتی. پس این مرحله رو هم به راحتی پشت سر می‌گذاری.‎

‎ـ ‎نگران نباش. ما باهمیم.‎

اما مهم‌تر از همه این است که اگر در این حین او از شما خواست که تنهایش بگذارید، بدون دلخوری و عکس‌العمل بدی او را تنها بگذارید و بگذارید طبق تجربه شخصی خودش هرطور مایل است با این وضعیت کنار بیاید.‎

‏۲‏‎) مشکلش را به رویش نیاورید:‎

هیچ‌کسی دوست ندارد با ضعف‌هایش شناخته شود. لازم نیست هربار با هر بحثی به همسرتان نشان دهید که از وجود این بیماری که در او هست، مطلع هستید. شاید این مسئله طبیعی به‌نظر برسد؛ ما معمولاً آدم‌ها را تنها با یک ویژگی خاص تعریف نمی‌کنیم.

اما در برابر بیماری‌های روان‌شناختی معمولاً این‌طور رفتار نمی‌کنیم و بیماری را بزرگ می‌کنیم. دائم و تحت شرایط خاص، در جمع یا در خلوت خودمان یک جوری می‌خواهیم به فرد بگوییم فلان کار را نکند چون مبتلا به اضطراب است. شاید این نشان از نگرانی ما باشد، اما به هرحال فرد مقابل را به شدت دلخور می‌کند و دیگر شما حالت امنی برای او ندارید.‎